هنر درمانی
پنجرههای کوچک به سوی هنر درمانی
رهنمودهایی برای درمانگران
تجربه آفرینش هنری به مُراجع فرصت میدهد تا ناراحتیها و نگرانیهای خود را در قالب تصویر، رنگ، طرح و نظایر آن به ما نشان دهد. از این رو، با تمرکز و تفکر در اثر خلق شده میتوانیم از هراسها و اضطرابهای مُراجع آگاه شویم و آنها را به اتفاق مُراجع تفسیر کنیم. افزون بر این، به واسطه آفرینش هنری میتوانیم به نگرش مُراجع نسبت به موقعیتها، اشخاص، پدیدهها و با هر جنبه مشخصی از محیط درون و بیرون از او پی ببریم. آفرینش هنری، بیان غیرکلامی و بازتابی از احساسات ناخودآگاه مُراجع است.
در این کتاب، مهارتهایی مطرح شده است که خوانندگان و همکاران محترم با مطالعه آن میتوانند با شروع یک رابطه درمانی نحوه راه یافتن به درون مُراجع، حرکت به سوی درمان و خاتمه درمان با استفاده از آفرینش هنری آشنا شوند.
اندیشه، خطا، یادگیری
گزیده مقالات روانشناسی و علوم عصبشناسی
از نشریات تخصصی فرانسه
پیشرفتهای سریع و روزافزون «علوم عصبشناسی» (NEUROSCIENCES) نمونهای است از آنچه که در فلسفهی علم از آن به عنوان جهش و انقلاب علمی نام برده میشود.
علوم عصبشناسی به لطف ابزار تازهای که فنآوریهای «تصویربرداری از مغز در حال کار» (fMRI)، «کاشتن الکترود در مغز»، «اندازهگیری میکروالکتریکی، سلولی و ملکولی فعالیتهای نورونها» ... و روشهای متکی براین فنآوریها در اختیارش گذاشتهاند، به بسیاری از پرسشها، در رفتارشناسی، روانشناسی آموزشی، علومِ شناختی، جامعهشناسی، زبانشناسی، هوش مصنوعی، فلسفه و نظریهی ذهن ... که پیش از این، تنها بر اساس مطالعات نظری ارائه میشدند، پاسخ میدهد.
مقالههای این مجموعه، از نشریههای فرانسوی «علوم انسانی»، «مغز و روانشناسی»، «پژوهش»، «علم روان» و «دنیای هوش» برگزیده و ترجمه شدهاند.
آنچه در این مقالهها مشترک است، نتایج پژوهشهای جدید در حوزهی علوم عصبشناسی و روانشناسی در مورد اندیشه، خطا و یادگیری است.
هدف از گزینش و ترجمهی این مطالب، در درجهی نخست، اطلاعرسانی به متخصصانِ ایرانی رشتههای گفته شده، و در درجهی دوم، دعوت از متخصصان ایرانی به رویآوری بیشتر به علوم عصبشناسی و روشها و ابزار آن، و توجه به دستاوردها و نتایجِ تحقیقات در این حوزه است.
هفت
عددی برای شادی، عشق و موفقیت
هفت فقط یک عدد نیست؛ یک موهبت است. این عدد میتواند روحیة شما را افزایش داده و به شما کمک کند تا دنیا را طوری دیگر ببینید. عدد هفت همیشه برای تعریف و تعیین زمان و مکان بهکار رفته است. هفت روز هفته، هفت قاره، هفت دریا و ...
وقتی از عدد هفت بهصورت مؤثری استفاده کنید، میتوانید اداره و مدیریت زندگی را در اختیار داشته باشید. هفت، چوپان فطری مغز و ذهن است که حجم بسیار وسیعی از دادهها را در دستههای قابلتنظیم جمعآوری میکند. همچنین ابزار مؤثری است که میتواند بهشما کمک کند تا تصمیمهای هوشمندانه گرفته و گزینههای زندگی مدرن را بهطور دقیق وارسی کنید.
این عدد سودمند میتواند به ما کمک کند تا از قیدوبند زندگی سخت و پیچیده رهایی یابیم و زمان کافی برای انجام کارهای واقعی، رسیدگی به خانواده و دوستانمان داشته باشیم. هفت همۀ این کارها را آسان میکند.
روانشناسی برای معلم
Psychology for Teachers
David Fontana
Psychology for Professional Groups
هدف این کتاب آشنا ساختن خواننده با آن عرصههایی از روانشناسی است که برای معلم بالاترین ارزش عملی را دارد. از اینرو این کتاب نهتنها به مسائلی که مستقیماً با کلاس در ارتباط میباشد میپردازد، بلکه مسائلی را که با پیشینه کودک در خارج از مدرسه و با ادراک او از خویشتن و خودپندارههای او در ارتباط باشند نیز مورد توجه قرار میدهد. وظیفه معلم فقط زمانی میتواند خوب توجیه و تفهیم شود که او درک کاملی از کودکان داشته باشد و به آنها بهعنوان افرادی که از ساعت نه صبح تا چهار بعد از ظهر ساعتها را صرف نشستن در کلاس درس میکنند نگاه نکند. شخصیت کودک، تواناییش برای فراگیری، انگیزه، رفتار اجتماعی و دیدگاهها و نگرشهایش نسبت به مدرسه همگی بهصورت پیامد و ماحصل پیچیدهای از عواملی که ارتباط درونی با هم داشته و از بدو تولد (و حتی قبل از آن) آغاز شده، و بعد از آن هم در هر لحظهای از حیات ادامه مییابد، شکل میگیرد. بعد از مطالعه کامل این کتاب، بدون شک، نظر و عقیده صریحی نسبت به این که این عوامل چه هستند و بر رفتار کودک چه تأثیر و نفوذی بر جا میگذارند، خواهید داشت. همچنین دیدگاه واضح و روشنی نسبت به این که بهعنوان معلم، چه سهمی در تعیین این رفتار میتوانید داشته باشید، و اینکه چگونه میتوانید به بهترین نحو به کودکان کمک کنید تا از فرصتهای یادگیری که مدرسه باید در اختیارشان قرار دهد سود ببرند خواهید داشت.
مسئولیتپذیری
اتکای بهخود و زندگی پاسخگو
Taking Responsibility
در این کتاب من چهار هدف را دنبال میکنم. یکی آنکه نشان بدهم مسئولیت در قبال خود راهی برای زندگی در این جهان است. میخواهم نشان بدهم که این منبعی از نشاط و رسیدن به قدرت شخصی است.
میخواهم بگویم که ما خودمان را خلق میکنیم. هویتمان را شکل میدهیم. میخواهم بگویم اتکای بهنفس، قبول مسئولیت در قبال خود و توجه به فردیت برای سعادت جامعه لازم و ضروری است.
بهگونهای مشخصتر امید من برای خواننده این است که بتواند در این کتاب راهی برای آگاهی و بیداری بیشتر پیدا کند. بر میزان انرژی خود بیفزاید. به اثربخشی برسد و پندارهای وسیعتر برای امکانات زندگی فراهم آورد.
دکتر ناتانیل براندن
زندگی در تعادل
چهار ریشه شادکامی
از انتشارات انجمن مدیریت امریکا
زندگی مانند یک درخت تنومند با شاخ و برگهای رنگارنگ و درهمتنیده است. تداوم و حفظ تعادل درست مانند یک درخت به ریشههای قوی آن وابسته است. کتاب زندگی در تعادل به شما یاد خواهد داد که چگونه به ریشههای زندگیتان مواد مغذی برسانید. در این کتاب الهامبخش و امیدآفرین خواننده به ارزش این چهار ریشه پی خواهی برد.
- آرامش چگونه آرامش و تندرستی را در زندگی خود برقرار کنیم.
- ورزش چگونه از حرکت و جنبش برای حفظ تندرستی خود بهره ببریم.
- عشق چگونه با دوستی و همبستگی اجتماعی آرزوها و اهداف جدیدی را تجربه کنیم.
- تغذیه چگونه میزان اثربخشی یک منبع تغذیه را بشناسیم.
روانشناسی خجالت
فکر میکردم تنها من این گونهام ، ولی چنین نیست
کمالطلبی احساسی فرساینده و پایانناپذیر است. برای مدیریت انتظاراتی که نسبت به ما وجود دارد، انرژی فراوان و باارزشی را صرف میکنیم تا الگوهای به دقت اصلاح شدهی وجودمان را برای نشان دادن به این جهان فراهم آوریم. هرچه در این راه بیشتر تلاش کنیم، باز نمیتوانیم آن نوار صوتی که ذهنمان را پر میکند از کار بیندازیم. همان نداهایی که به ما میگوید: «بهقدر کافی خوب نیستیم.» یا «مردم چه فکری میکنند؟»
چرا؟ چه چیزی به این نیاز دست نیافتنی «که دلمان میخواهد به نظر بیاید همه چیز را باهم داریم» دامن میزند؟ و چرا همیشه در ما حضور دارد؟
در مرحله نخست ممکن است گمان بریم که «کمال» را تحسین میکنیم. اما چنین نیست! در واقع ما مجذوب کسانی هستیم که در نظرمان خاص و واقعبین هستند. عاشق افراد حقیقی هستیم و مجذوب افرادی میشویم که نواقص خود را میپذیرند و مقبولیت وجود خود را منعکس میسازند.
انتظارات جامعه به صورت بمباران دایمی به ما یاد میدهند که کامل نبودن مترادف با ناقص و نامناسب بودن است. به هر طرف مینگریم پیامهایی وجود دارند که به ما میگویند قرار است چه کسی باشیم و چطور باشیم. از این رو میآموزیم تلاشهایمان را پنهان کنیم و در برابر «خجالت، قضاوت و انتقاد» از خودمان حمایت کنیم. بنابراین از طریق تظاهر و کمالطلبی در پی کسب امنیت هستیم.
براساس هفت سال تبلیغات مبتکرانه و صدها مصاحبه تحت عنوان «فکر میکردم تنها من این گونهام، ولی چنین نیست»، واقعیت بسیار مهمی آشکار شد. نواقص ما موجب پیوستگی ما به یکدیگر میشوند و به انسان بودن ما مربوطاند. پذیرفتن آسیبپذیر بودن، ضعف ما نیست. بلکه نیروی قدرتمندی است که دلها و ذهنهای ما را به روی این واقعیت میگشایند که همگی در معرض آسیب هستیم.
دکتر براون مینویسد: «لازم است زندگی به ما بازگردانده شود. اکنون زمانی است که هدایای ناقص بودن را بپذیریم و شهامت واقعی بودن و مهربانی را بدست آوریم. ما برای دوست داشتن خودمان و دیگران به آنها نیاز داریم. ارتباطی را بخواهیم که معنی و هدف واقعی زندگی را بیان میکند. این ها هدایایی هستند که با خود عشق، خنده، قدردانی، همدلی و نشاط را به درون زندگی ما میآورند.»