نویسنده : کورت پالکا
برگردان : ناهید شیروی (بدیعی)
چاپ یکم 1400
اندازه کتاب رقعی، 14.5 * 21.5 سانتیمتر ، 280 صفحه
شماره بینالمللی کتاب ( شابک ) 2-260-130-600-978
65,000 تومان
ادبیات داستانی کانادا
در یک روز سرد زمستان سال 1933 هلن جیروکس به شهر کوچکی در ساحل فرانسوی (نوا اسکوشا) میرسد. ظاهر آراستهای دارد و بر ماشینی شیک سوار است. تمام دارایی او در جهان در یک چمدان لباس و یک صندوق چوبی که روی صندلی عقب ماشین قرار دارد خلاصه میشود.
او گشتی در شهر میزند و در کلیسا پیانویی میبیند که ساخت کارخانهی مولنار است. فقط او ارزش واقعی این پیانو را میداند چون قبل از اینکه جنگ ویرانگر جهانی همه چیز را تغییر دهد، سه نسل از خانوادهی او در فرانسه مالک کارخانهی مولنار بودهاند.
هلن تصمیم دارد زندگی سادهای را در این شهر شروع کند. داستان با یادآوری خاطرات گذشته و حوادثی که او را به اینجا کشانیده پیش میرود.
از دست دادن همسرش در جبههی جنگ و حضور دوبارهی خواستگار قدیمی او که جان هلن و تنها فرزندش را در بدترین شرایط نجات داد، سفرهایی که زنان همدورهای او حتی تصورش هم نمیتوانستند بکنند، سفرهایی در جنگلهای انبوه هندوچین به دنبال یافتن گنج و بالاخره دست سرنوشت او را به شمال کانادا رساند.
روزهای اول ورود به سنت هومیس شایعاتی دربارهی هلن بر سر زبانها بود اما کسی نمیدانست او کیست.
تا وقتی که پلیس محلی او را دید و ناگهان تمام گذشتهها با حال تلاقی کرد و هلن با حوادثی روبه رو شد که گمان میکرد برای همیشه پشت سر گذاشته است.
9 عدد در انبار
هنگامی که کسي می پرسد: فلسفه به چه کار می آيد؟ پاسخ بايست ستيزه جويانه باشد، چرا که پرسشْ کنايه آميز و نيش دار است. فلسفه نه به دولت خدمت میکند و نه به کليسا، زيرا اين دو دغدغه های ديگری دارند. فلسفه به خدمتِ هيچ قدرت مستقري درنمی آيد. کارِ فلسفه آزردنِ حماقت است. فلسفه حماقت را به چيزی شرم آور تبديل میکند. فلسفه کاربُردي ندارد، جُز برملا کردن پستی هاي انديشه در تمامی اشکال. آيا جز فلسفه رشته ای هست که به نقدِ تمامی ايده آل ها و رازورزی ها، هر خاستگاه و هدفی که می خواهند داشته باشد همّت گمارد؟ ژيل دلوز «نيچه و فلسفه»
اين کتاب نه تنها «گلچینی» که بس بسیار «خارچینی» از کتاب «انسانی، بسيار زياده انسانی» است! که زيرعنوانِ «کتابی برای جان های آزاد» را نيز دارد. با اين کتاب، نيچه آثارِ اصلی خود را آغاز می کند. نيچه دراين باره می گويد که با اين کتاب خود را از هر آن چه که به سرشت و منشِ او تعلق ندارد و شايسته ی او نيست، رها و آزاد ساخته است. و می افزايد که «ايده آليسم» (آرمان گرایی) به سرشت و منشِ او تعلق ندارد و شايسته ی او نيست. بنابراين می توان کتابِ او را کتابی بر ضدِ «آرمان گرایی» دانست؟هنوز حساب کاربری ندارید ؟
ایجاد حساب کاربری
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.