جوزف اندروز
هنری فیلدینگ
ماجراهای سفر جوزف اندروز و دوستش جناب آبراهام آدامز
تحریر شده به تقلید از دون کیشوت اثر سروانتس
کسی را سبب کسی که هست، گناهی نیست، گناه از آن کسی است که به آن چه نیست تظاهر میکند.
هنری فیلدینگ به دنبال واقعیت است و در نوشتههای خود میکوشد با شوخی و طنز و آیینهای تمام نما، از قساوت و سفاهت اربابان و اشراف متظاهر آن زمان (قرن هجدهم) پرده بردارد و حق محرومان را طلب کند.
در رمان جوزف اندروز، قهرمان اصلی پدر روحانی ابراهام آدامز است که نویسنده نه تنها شخصیت او را همتای دون کیشوت اثر سروانتس آفریده است بلکه اسم او را هم از دو شخصیت کتاب مقدس، حضرت ابراهیم و آدم به عاریت گرفته است. با این تفاوت که آدامز برخلاف دون کیشوت دیوانه نیست و با وجود رفتار گاه ناپخته و ناشیانهاش، فیلدینگ از او شخصیتی صاحب سادگی، پاکی مطلق، ایثارگری، خوش قلبی و دانش نقش میزند. با وجودی که آدامز در سراسر داستان درگیر ماجراهایی پهلوانی ولی مضحک و مبتذل میگردد، ولی در نهایت فیلدینگ از او یک روحانی قابل ستایش میآفریند تا سیرت متعالی خویش را جلوه گر سازد.
جوزف اندروز پرجاذبهترین مدخل به جهان قرن هجدهم انگلستان است. داستان روایتگر دورانی کوتاه در تاریخ نیست، بلکه به نمایش مفاهیم ماندنی و پویایی در ادبیات میپردازد که تا جهان باقی است ادامه دارند.
رویایم را تو بباف گیسوانت را من
دوستم داشته باش دوستت دارم من
دفتر شعر
مسرور نعمتالهی
دیر میشود
جهان تاریک میشود
لشکر مردگان به شهر میآید
قبرها
نیایشگاه میشود
ارواح، بییشتر از زندگان زندهاند و
زندگان بیشتر از مردگان، مرده
دیر میشود
عمر انار تمام میشود
پوستش میسوزد
دانههایش به خاک میافتد
دیر میشود
دستهایت را، دور مکن
چشمهایت را مبند
با لشکر مردگان نرو
دوستم داشته باش
دوستت دارم من
زنده بمان
خلاقیت نمایشی
ویژه کارشناسی و کارشناسی ارشد هنر
«خلاقیت نمایشی» عنوان یکی از درسهای کنکور اختصاصی رشته هنر در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد است که هیچگاه منبع مشخص و کاملی از سوی سازمان سنجش برای مطالعه آن معرفی نشده است.
کتاب حاضر حاصل بیش از 14 سال سابقه تدریس و سوابق تالیفی و پژوهشی در این زمینه است. ضمن بررسی سؤالات 30 سال کنکور اختصاص هنر و آزمونهای آزمایشی سازمان سنجش و همچنین بررسی مهمترین منابع مطالعاتی در زمینه سینما و تئاتر مجموعهای کامل و مفید در اختیار داوطلبان و دانشجویان قرار دارد.
مبانی و پایه هنرهای تجسمی در مدرسه بازل سوییس
کتاب 1 طراحی از اشیا ، طراحی از اشیای موزه ، طراحی از طبیعت
کتاب 2 طراحی از حفظ ، رسم فنی و پرسپکتیو ، طراحی حروف
کتاب 3 مطالعه مواد ، طراحی پارچه ، رنگ 2
کتاب 4 رنگ 1 ، تمرینهای گرافیک ، کار با حجم
برنامهی مبانی طراحی در مدرسهی بازل سوئیس نوعی برنامه آموزش بنیانی در هنر و طراحی است. این برنامه آموزشی از یک سلسله دورههای مرتبط و دارای اهمیت یکسان تشکیل شده میشوند. از موضوعات درسی این برنامه میتوان به تمرینهایی در عرصه فرم، زیبا شناسی و مفاهیم اشاره کرد که جملگی به منظور تعمیق حساسیت بصری و تاکتیکی، ادراک صوری، مهارت و چیرگی در بهره گیری از دستها و درک شفاف فرآیندهای خلاقانه و شکوفایی استعدادهای فردی هنرجویان طراحی هنرجویان طراحی شدهاند. در این برنامه امکان انتخاب یکی از رشتههای آموزش تخصصی طراحی گرافیک، عکاسی، طراحی حروف، طلاسازی، سفالگری، هنرهای زیبا، مجسمه سازی و دیگر رشتههای مرتبط با این رشتهها را به هنرجویان میدهد.
هنرجویان برای پذیرفته شدن در این برنامه باید حداقل 15 ساله باشند، در امتحان ورودی قبول شوند و در تمام کلاسها حضور یابند. این برنامهی یکساله به صورت هفتگی 42 ساعت کار در کلاس برگزار می شود. تمام کلاسها در محل مدرسه تشکیل میشوند و حداکثر هنرجویان حاضر در هر کلاس 24 نفر است.
بیشتر استادان این مدرسه در رشتهی خود صاحب تخصص و کارشناسی خبره و فعال در عرصه هنرهای بصری و خلاقیت هستند. در کل این برنامه، دسترسی به مربیان و معلمان در موارد نیاز به مشاوره فردی و گروهی امکانپذیر است، تا بدین ترتیب اطمینان حاصل شود که تکتک هنرجویان از فرصت برابر در یک آموزش موفقیتآمیز برخوردار هستند. روابط مربیان و هنرجویان از یک دوره به دوره دیگر فرق می کند. این فرآیند میتواند در چندین جهت پیش رود: خطی، از اصول ساده به پیشرفته؛ نقطهای، مجموعهای از تجارب برگرفته از تکالیف اجرا شدهی فردی؛ عالی، تحلیل از توالیهای تغییر و تحول در جهت فرآیند خلاقیت.
معیارهای برنامه در این مجموعه به صورت خلاصه بیان شده و مراحل کار، به شکلی گویا و قابل فهم به صورت مرحلهای به ترتیب تشریح شده است. برای روشن شدن ارتباطات درونی موجود بین این دوره ها، آنها را براساس فرآیند خاص تدریس یادگیری طبقهبندی کردهایم. کل این برنامه بصری و خلاقیت در قالب چهار جلد کتاب که هر جلد میتواند به صورت مستقل مورد استفاده قرار گیرد، برای نخستین بار در یک مجلد ارائه شده است. هر یک از کتابها شامل یک مقدمه، توضیحات مربوط به هر دوره و تصاویر تفصیلی میباشند.
تمبک و تمبکنوازان
تاریخچه تمبکنوازی در ایران
از اواسط قاجار تا انتهای پهلوی
با مقدمه کامبیز روشروان
در نگارش این کتاب هیچ نوع جانبداری و یا تعلق خاطر به طرز فکر و سلیقهی خاصی از تمبکنوازی در نظر نبوده است. این ساز و نوازندگانش هدف اول و آخر بودهاند. به خواست مؤلف، در این نوبت چاپ تنها نوازندگانی مطرح شدهاند که از اواخر عصر قاجار تا انتهای دوره پهلوی دوم (متولدین 1357) فعالیت داشتهاند و از آنها شرح حال، تصویر، اثر و یا حداقل نامی باقی است.
مظلومترین و فداکارترین هنرمندان این رشته از نوازندگانی، چه در تهران و چه شهرستانها، چه گمنام و چه نامدار، همینها بودهاند. چرا که در بدترین بستر تاریخی، حتی خیلی بدتر از امروز، تن به زیر این بار گران و کار بیمزد و منت دادهاند و استخوان خرد کردهاند و از زمانه سپاس و تقدیری ندیدهاند. «تاریخمندسازی مکتوب» این هنرمندان وظیفهای بود که ذهن مشغول و شخصیت مسئول رفیعیان آن را برگزیده و تا آخرین حد توان و امکان برای تحقیق درست آن کوشیده است.
گزیدههایی از کتاب انسانی، بسیار زیاده انسانی
فردریش نیچه
کتابی برای جانهای آزاد
هنگامی که کسي می پرسد: فلسفه به چه کار می آيد؟ پاسخ بايست ستيزه جويانه باشد، چرا که پرسشْ کنايه آميز و نيش دار است. فلسفه نه به دولت خدمت میکند و نه به کليسا، زيرا اين دو دغدغه های ديگری دارند. فلسفه به خدمتِ هيچ قدرت مستقري درنمی آيد. کارِ فلسفه آزردنِ حماقت است. فلسفه حماقت را به چيزی شرم آور تبديل میکند. فلسفه کاربُردي ندارد، جُز برملا کردن پستی هاي انديشه در تمامی اشکال. آيا جز فلسفه رشته ای هست که به نقدِ تمامی ايده آل ها و رازورزی ها، هر خاستگاه و هدفی که می خواهند داشته باشد همّت گمارد؟ ژيل دلوز «نيچه و فلسفه»
اين کتاب نه تنها «گلچینی» که بس بسیار «خارچینی» از کتاب «انسانی، بسيار زياده انسانی» است! که زيرعنوانِ «کتابی برای جان های آزاد» را نيز دارد. با اين کتاب، نيچه آثارِ اصلی خود را آغاز می کند. نيچه دراين باره می گويد که با اين کتاب خود را از هر آن چه که به سرشت و منشِ او تعلق ندارد و شايسته ی او نيست، رها و آزاد ساخته است. و می افزايد که «ايده آليسم» (آرمان گرایی) به سرشت و منشِ او تعلق ندارد و شايسته ی او نيست. بنابراين می توان کتابِ او را کتابی بر ضدِ «آرمان گرایی» دانست؟